بازاریابی شبکه ای نتورک مارکتینگ
| ||
|
تصور کنید که بعنوان نوزادی ناخواسته و حاصل یک رابطه جنسی بی سر و ته، در روستایی بسیار فقیرنشین و در دامن یک مادر بدبخت که کلفت خانه های مردم است، دیده به جهان بگشایید، بدون آنکه وجود پدر را دور و برتان احساس کنید…؛ الان چه کار می کنید؟ چه بر سرتان آمده است؟ آنچه خواندید خلاصه ای بود از سرگذشت مجری بزرگ تلویزیون، اپرا وینفری (Oprah Winfrey)
خود را مجبور به پیشرفت کنید: در گذشته های نه چندان دور آدمهایی که دنبال آب باریکه بودند یا یه شغل مطمئن دولتی داشند ،خیلی آدمهای منطقی و موفقی محسوب می شدند. آسته برو آسته بیا که گربه شاخت نزنه را به عنوان یک روش زندگی خیلی از خانواده ها به فرزندانشان یاد می دادند.
اما گذشته ها گذشته، این روزها برای موفقیت باید جسور بود، باید خطر کرد، باید مسولیت همه ی چیز را بر عهده گرفت. این روزها شما شخصا خودتان باید خودتان را مجبور به پیشرفت کنید در همه چی ! در سطح زندگی شخصی ، در سطح زندگی اجتماعی ، در زندگی حرفه ای و ... نوشته ی زیر از جمله نوشته های بسیار زیبایی که به کسانی که تصمیم دارند فرصت کوتاه حیات را "زندگی” کنند پیام شفافی می دهد ، شما هم از همین دسته اید ؟؟
فروش ماهرانه.... یک پسر تگزاسی برای پیدا کردن کار از خانه به راه افتاده و به یکی از فروشگاههای بزرگ که همه چیز میفروشند (Everything Under a Roof) در ایالت کالیفرنیا رفت... مدير فروشگاه به او گفت : يك روز فرصت داري تا به طور آزمايشي كار كرده و در پايان روز با توجه به نتيجه كار در مورد استخدام تو تصميم ميگيريم. در پايان اولين روز كاري مدير به سراغ پسر رفت و از او پرسيد كه چند مشتري داشته است ؟ پسر پاسخ داد كه يك مشتري مدير با تعجب گفت: تنها يك مشتري ...؟ بي تجربه ترين متقاضيان در اينجا حدقل 10 تا 20 فروش در روز دارند. حالا مبلغ فروشت چقدر بوده است ؟ پسر گفت: 134,999.50 دلار مدير تقريبا فرياد كشيد : 134,999.50 دلار .....؟ مگه چي فروختي ؟ پسر گفت : اول يك قلاب ماهيگيري كوچك فروختم، بعد يك قلاب ماهيگيري بزرگ، بعد يك چوب ماهيگيري گرافيت به همراه يك چرخ ماهيگيري 4 بلبرينگه. بعد پرسيدم كجا ميريد ماهيگيري ؟ گفت : خليج پشتي من هم گفتم پس به قايق هم احتياج داريد و يك قايق توربوي دو موتوره به او فروختم. بعد پرسيدم ماشينتان چيست و آيا ميتواند اين قايق را بكشد؟ كه گفت هوندا سيويك من هم يک بليزر دبليو دي4 به او پيشنهاد دادم كه او هم خريد مدير با تعجب پرسيد : او آمده بود كه يك قلاب ماهيگيري بخرد و تو به او قايق و بليزر فروختي ؟
پسر به آرامي گفت : نه ، او آمده بود يك بسته قرص سردرد بخرد كه من گفتم بيا براي آخر هفته ات يك برنامه ماهيگيري ترتيب بدهيم، شايد سردردت بهتر شد ! داستان هيزم شكن روزي روزگاري يك هيزم شكن خيلي قوي براي كار سراغ يك تاجر الوار رفت تاجر او را استخدام كرد. و دستمزد خوبي برايش تعيين كرد و همچنين شرايط كاري بسيار خوب بود. بنابراين هيزم شكن ما تصميم گرفت كارش را به نحو احسن انجام دهد، تا محبت صاحب كار خود را جلب كند. رئيس جديد به او يك تبر داد و محل كارش را نشان داد. روز اول هيزم شكن 18 درخت را قطع كرد. رئيسش به او تبريك گفت و از او خواست به همين روش به كار خود ادامه دهد. تاجر بسيار هيجان زده بود تا ببيند روز بعد هيزم شكن چند درخت قطع مي كند. اما روز بعد او توانست فقط 15 درخت را بيندازد. روز بعد هيزم شكن تلاش خود را بيشتر كرد. ولي فقط 10 درخت قطع كرد. هر روز با همه تلاشي كه مي كرد تعداد كمتر درخت مي توانست قطع كند. هيزم شكن با خود فكر كرد من بايد قدرت خود را از دست داده باشم. بنابراين پيش رئيس خود رفت و از او معذرت خواهي كرد. و گفت نمي دانم چه اتفاقي افتاده است كه هر روز توانايي من در قطع درختان كمتر مي شود. تاجر در جواب پاسخ داد: « آخرين باري كه تبر خود را تيز كردي كي بود؟ » هيزم شكن پاسخ داد: تيز كردن؟ من وقتي براي تيز كردن تبر نداشتم چون خيلي مشغول ... در اين لحظه هيزم شكن به فكر فرو رفت و در كمال شرمندگي به اشتباه خود پي برد. آيا شما هم تبر زندگي خود را هر روز تيز مي كنيد؟ آیا هر روز مطالب مثبت و انگیزشی گوش می دهید؟ آیا هر روز مطالب آموزشی و جزوه های مرتبط تجارتتان را مطالعه می کنید؟ آیا هر روز عبارات تاکیدی می نویسید؟ آیا هر روز اهدافتان را نگاه می کنید؟ آيا اطلاعات خود را به روز مي كنيد؟ آيا زماني را براي انديشيدن و بررسي آنچه انجام داده ايد مي گذاريد؟ آيا نتايج كارهاي خود را تجزيه و تحليل مي كنيد؟ آيا بدنبال راهي موثرتر براي مشكلات فعلي هستيد؟ يا اينكه آنقدر خود را درگير انجام كاري كرده ايد كه وقتي براي اين كارها نداريد؟ یا اینکه با ذهن های غبار گرفته و خسته(تبرهای کند شده) سراغ شریکهای تجاریتان میروید؟ ممکن نیست شما بتوانید با تبری که بسیار کند شده حتی یک درخت را قطع کنید حتی اگر بیشتر از توانتان تلاش کنید.بلکه باید تبر های تان را هر روز تیز و تیزتر کنید تا بتوانید با حداقل تلاش،بیشترین ثمره رو بگیرید. خواندن کتابهای مثبت و انگیزه بخش،دیدن سی دی های آموزشی گوش دادن به سی دی های صوتی انرژی بخش،مطالعه جزوات آموزشی حضور در جلسات هفتگی و آموزشی،نوشتن و مرور اهداف واقعی زندگیتان نوشتن عبارات تاکیدی مثبت در شروع روز کاریتان همنشینی و بودن در کنار افراد موفق تر و حامیانتان،... همه و همه جزو عواملی هستند که صددرصد در موفقیت شما نقش مهمی ایفا میکنند. اگر میخواهید به اهدافتان برسید باید هر روز تبرتان را تیز کنید! [ 9 / 7 / 1391برچسب:مطالب آموزشی,نگرشی, ] [ ] [ .:*:. فرشاد مرادی .:*:. ]
* کشاورزی الاغ پیری داشت که یک روز بقیه داستانها در ادامه مطلب... ادامه مطلب |
|
[ طراحی : نایت اسکین ] [ Weblog Themes By : Night Skin ] |